طراحی شده با ❤ توسط خانم دوستی
اصطلاح مهارت های زندگی به تواناییهایی اشاره دارد که هر فرد برای داشتن زندگی باکیفیت و ساختن مسیر خود در زندگی به آنها نیاز دارد. این مهارتها به عنوان ابزار، به فرد کمک میکند تا به طور موثر با چالشهای زندگی خود روبهرو شود. پس با وجود چالشهای فراوان در طول زندگی، مهارتهای بسیاری وجود دارد که هر فرد متناسب با چالشهای زندگی خویش، میتواند از آن ها بهره مند شود. این مهارتها بسته به شرایط زندگی، فرهنگ، عقاید، سن و موقعیت جغرافیایی میتواند متفاوت باشد. با اینحال سازمان بهداشت جهانی (WHO) و صندوق کودکان سازمان ملل متحد (UNICEF) حوزههای کلیدی و مهم این مهارتها را شناسایی کردهاند.
تعریف مهارت های زندگی
سازمان بهداشت جهانی در سال ۱۹۹۳ مهارتهای زندگی را عمکردهای سازگار و موثری معرفی کرده است. که افراد را قادر میسازد تا به طور اثربخش با نیازها و چالشهای زندگی روزمره مواجه شوند. یونیسف مهارت های زندگی را به عنوان روشی برای تغییر و ارتقاء رفتار تعریف کرده است که از این طریق سه حوزه دانش، نگرش و مهارت به تعادل میرسند. مهارت های زندگی تواناییهایی هستند که به ارتقای بهزیستی روانی و شایستگی افراد در مواجهه با واقعیتهای زندگی کمک میکند. اکثر متخصصان حوزه سلامت و مسائل اجتماعی، معتقدند مهارتهای زندگی در موارد فراوانی از جمله پیشگیری از مصرف مواد مخدر، پرخاشگری جنسی، بارداری نوجوانان، پیشگیری از ابتلا به بیماری ایدز و پیشگیری ازخودکشی کاربرد دارد.
به طور خلاصه، مهارتهای زندگی، افراد را قادر میسازد تا برای محافظت از خود، ارتقاء سلامت و روابط اجتماعی سالم اقدامات موثری انجام دهند. مهارت های زندگی به عنوان توانمندیهای روانی – اجتماعی، میتواند در تصمیم گیریهای آگاهانه، حل مشکلات، داشتن تفکر انتقادی و خلاقانه، برقراری روابط موثر، ایجاد روابط سالم، همدلی با دیگران و مدیریت سازنده زندگی، به افراد کمک کند. طبق تعریف سازمان بهداشت جهانی، برنامههای درسی مبتنی بر مهارت های زندگی، به منظور دستیابی به رفتار اثرگذار در سطوح فردی و بین فردی، ابزارهای عاطفی، اجتماعی و فکری مورد نیاز درمحیط خانه، محل کار و جامعه را در اختیار افراد قرار میدهد.
چرا فراگیری مهارتهای زندگی مهم است؟
فراگیری مهارت های زندگی اهمیت زیادی دارد؛ زیرا ابزارهای لازم برای مواجهه سازنده با چالشها و مسائل روزمره زندگی را دراختیار ما میگذارد. همچنین افراد از طریق یادگیری، کسب شناخت بیشتر نسبت به خود و دیگران، میتوانند به پتانسیلهای واقعی خود پیببرد و آنها را زندگی کنند.
از طرفی یادگیری این مهارتها در دوران کودکی، منجر به رشد شخصیت، استعدادها و تواناییهای ذهنی و جسمی کودکان میشود.
مهارت های دهگانه زندگی کداماند؟
با توجه به ماهیت پویا و پرچالش زندگی، مهارتهای لازم برای مواجه شدن با این چالشها بی شمار خواهد بود. با این حال، تجزیه و تحلیل در زمینه مهارت های زندگی نشان میدهد که مجموعهای از مهارتها را میتوان به عنوان مهارتهای اصلی مطرح کرد. در این راستا، سازمان بهداشت جهانی و سازمان یونیسف، ده مهارت اصلی را بیان کردند. این مهارتها شامل مهارتهای تصمیم گیری، حل مسئله، تفکر خلاقانه، تفکر انتقادی، ارتباط موثر، مهارتهای روابط بین فردی، خودآگاهی، همدلی، مواجهه موثر با احساسات و مواجهه موثر با استرس میشود.
سازمان بهداشت جهانی (WHO) مهارت های دهگانه زندگی را تعریف کرده است:
۱ مهارت تصمیم گیری:
افراد با فراگیری مهارت تصمیم گیری میتوانند در موقعیتهای مختلف، به شکلی سازندهتر تصمیم بگیرند و رفتار کنند. در واقع افراد میآموزند، فعالانه در زندگی خود تصمیم گیرنده باشند. و از طریق ارزیابی گزینههای گوناگون و اثرات تصمیمات مختلف، انتخاب کنند تا بتوانند خود را ارتقاء بدهند.
۲ حل مسئله:
مهارت حل مسئله، افراد را قادر میسازد تا به طور سازنده با مشکلات زندگی خود برخورد کنند. رها کردن مشکلات به صورت حل نشده، منجر به ایجاد فشارهای فیزیکی و روانی در افراد میشود؛ لذا این مهارت از اهمیت زیادی برخوردار است.
۳ تفکر خلاقانه:
تفکر خلاق فرد را قادر میسازد تا جایگزینهای موجود برای دیدگاه و رفتار خود را بشناسد و از تجربه کنونی، فراتر نگاه کند. تفکر خلاق به افراد کمک میکند تا پیامدهای مختلف رفتار یا عدم اقدام به آن را کشف کنند و به موقعیتهای زندگی روزمره، به گونهای سازگار و انعطاف پذیر پاسخ دهند. همچنین این نوع تفکر درجهت ارتقاء مهارتهای تصمیمگیری و حل مسئله نیز کمک کننده است.
۴ تفکر نقادانه:
این مهارت به توانایی تجزیه و تحلیل اطلاعات و تجربیات به شیوهای عینی، اشاره دارد. افراد به کمک تفکر انتقادی، میتوانند با شناخت و ارزیابی عوامل گوناگون مثل ارزشها، نظرات همسالان و رسانهها، انتخابهای آگاهانهتر و رفتارهای سازندهتری داشته باشند.
5 مهارت های ارتباطی:
برقراری ارتباط موثر به این معناست که فرد بتواند به صورت کلامی و غیرکلامی به شیوهای متناسب با فرهنگ و موقعیتهای مختلف، خود را بیانکند. افراد به کمک برقراری ارتباط موثر با دیگران، میتوانند از طریق بیان دیدگاهها، خواستهها، نیازها و نگرانیهای خود از دیگران مشورت و کمک بگیرند. روابط بینفردی خود را گسترش دهند، از ایجاد سوء تفاهمها در روابط بینفردی جلوگیری کنند و کیفیت روابط خود را ارتقا بدهند.
ارتباط موثر کمک میکند تا برای زندگی سالم و بهتر تلاش کرد
۶ مهارت های مدیریت رابطه:
مهارتهای بین فردی به افراد کمک میکند تا در تعاملات خود با دیگران، به شیوهای سازنده ارتباط برقرار کنند. ایجاد و حفظ روابط دوستانه، تنظیم روابط با اعضای خانواده یا خاتمه دادن به روابط ناسالم، از جمله مهارتهای روابط بین فردی محسوب میشوند که میتواند برای سلامت روانی و اجتماعی افراد اهمیت زیادی داشته باشد و منابع مهم حمایت اجتماعی را برای افراد مهیا کند.
7 خودآگاهی:
خودآگاهی باعث میشود فرد از خود، ویژگیهای شخصیتی، نقاط قوت و ضعف، نیازها، اهداف و امیالِ خود، آگاه شود. همچنین خودآگاهی، اغلب پیش نیازی برای برقراری ارتباطات مؤثر، بهبود روابط بینفردی و ایجاد همدلی با دیگران است.
8 همدلی:
همدلی، توانایی درک احساسات دیگران، دیدن موقعیتها از دیدگاه آنها و تصور خود در جای آنها است. همدلی به این معنا است که خود را در موقعیت دیگران قرار دهید و تصور کنید که آنها در آن شرایط چه احساساتی را تجربه میکنند. به درک ما از دیگران کمک میکند و موجب میشود فرد، دیگران را علی رغم تفاوت بسیار از خودش، بپذیرد. این توانایی، میتواند روابط اجتماعی را بهبود بخشد.
۹ مدیریت احساسات:
این مهارت به این توانایی اشاره دارد که فرد بتواند احساسات را در خود و دیگران بشناسد، از چگونگی تأثیر آنها بر رفتار آگاه شود و توانایی پاسخ مناسب به احساسات را داشته باشد. اجتناب از تجربه احساسات شدید مانند خشم یا غم و اندوه میتوانند اثرات منفی بر سلامتی روان داشته باشند.
۱۰ مدیریت استرس:
شناخت منابع استرس در زندگی، شناخت چگونگی تأثیر آنها بر افراد و عمل به روشهایی که به مدیریت سطوح استرس کمک میکند؛ به مهارت مواجهه موثر با استرس اشاره دارد. از طریق این مهارت، افراد میتوانند با ایجاد تغییراتی در محیط فیزیکی یا سبک زندگی سالم، منابع استرس را تنظیم کنند، به طوری که تنشهای ایجاد شده توسط استرسهای غیر قابل اجتناب، منجر به مشکلات سلامتی نشود.